هجوم به خانه وحي درمنابع اهل سنّت

درمورد ماجراي هجوم به خانه وحي و جسارت به يگانه دخترپیامبراسلام(ص) برخي سعي وتلاش دارند تا اين واقعه دردناك تاريخي كه همچون لكّۀ ننگي درتاريخ و سيره وروش برخي صحابه خودنمايي مي كند را افسانه معرفي كنند،حال آنكه اين واقعه آنقدر مسلّم و قطعي است كه بسياري از علماي بزرگ اهل سنّت هم به آن اشاره كرده اند،ونتوانسته اند آن را مخفي كنند.هرچند افراد متعصب و معاند حاضر به پذيرش اين واقعيت نيستند،وحاضرند هركاري كنند تا اين لكّۀ ننگ را از صفحۀ تاريخ خلفا بزدايند،امّا غافلند از اينكه كه آنها چه بپذيرند يا نپذيرند،اين واقعيتي است كه اتفاق افتاده است وهيچ شكي درآن نيست.هرچند اين افراد متعصب ومعاند اين رواياتي كه در منابع اهل سنّت هم آمده است را به بهانه هاي واهي وسست نمي پذيرند،وگاهي آن علماي اهل سنّت را در اينگونه موارد كه حقيقت را بيان مي كنند به شيعه بودن هم متهم مي كنند.
روايات بسياري در كتاب‌هاي اهل تسنن وجود دارد كه ثابت مي‌كند ، خليفه دوم به همراه عده‌اي از دشمنان اهل بيت ، به خانه وحي هجوم برده و آن جا را به آتش كشيده‌اند ؛ در حالي كه فاطمه زهرا سلام الله عليها به همراه نوادگان رسول خدا در داخل خانه بوده‌اند.
در این نوشتاربه برخی از این روایات اشاره خواهیم کرد:
1 . امام جويني (730هـ) :
جويني « استاد ذهبي » از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم اين گونه روايت مي کند :
«روزي پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم نشسته بود ، حسن بن علي بر او وارد شد ، ديدگان پيامبر كه بر حسن افتاد ، اشك آلود شد ، سپس حسين بن علي بر آن حضرت وارد شد ، مجدداً پيامبر گريست . در پي آن دو ، فاطمه و علي عليهما السلام بر پيامبر وارد شدند ، اشك پيامبر با ديدن آن دو نيز جاري شد ، وقتي از پيامبر علت گريه بر فاطمه را پرسيدند ، فرمود :«وَ أَنِّي لَمَّا رَأَيْتُهَا ذَكَرْتُ مَا يُصْنَعُ بِهَا بَعْدِي كَأَنِّي بِهَا وَ قَدْ دَخَلَ الذُّلُّ في بَيْتَهَا وَ انْتُهِكَتْ حُرْمَتُهَا وَ غُصِبَتْ حَقَّهَا وَ مُنِعَتْ‏ إِرْثَهَا وَ كُسِرَ جَنْبُهَا [وَ كُسِرَتْ جَنْبَتُهَا] وَ أَسْقَطَتْ جَنِينَهَا وَ هِيَ تُنَادِي يَا مُحَمَّدَاهْ فَلَا تُجَابُ وَ تَسْتَغِيثُ فَلَا تُغَاثُ ... فَتَكُونُ أَوَّلَ مَنْ يَلْحَقُنِي مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فَتَقْدَمُ عَلَيَّ مَحْزُونَةً مَكْرُوبَةً مَغْمُومَةً مَغْصُوبَةً مَقْتُولَة .
فَأَقُولُ عِنْدَ ذَلِكَ اللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ ظَلَمَهَا وَ عَاقِبْ مَنْ غَصَبَهَا وَ ذَلِّلْ مَنْ أَذَلَّهَا وَ خَلِّدْ فِي نَارِكَ مَنْ ضَرَبَ جَنْبَهَا حَتَّى أَلْقَتْ وَلَدَهَا فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ عِنْدَ ذَلِكَ آمِين‏ : زماني كه فاطمه را ديدم ، به ياد صحنه‌اي افتادم كه پس از من براي او رخ خواهد داد ، گويا مي‌بينم ذلت وارد خانۀ او شده ،‌ حرمتش پايمال گشته ، حقش غصب شده ، از ارث خود ممنوع گشته ، پهلوي او شكسته شده و فرزندي را كه در رحم دارد ، سقط شده ؛ در حالي كه پيوسته فرياد مي‌زند : وا محمداه ! ؛ ولي كسي به او پاسخ نمي‌دهد ،‌ کمک مي خواهد ؛ اما كسي به فريادش نمي‌رسد .
او اول كسي است كه از خاندانم به من ملحق مي‌شود ؛ و در حالي بر من وارد مي‌شود كه محزون ، گرفتار و غمگين و شهيد شده است .
و من در اينجا مي‌گويم : خدايا لعنت كن هر كه به او ظلم كرده ، كيفر ده هر كه حقش را غصب كرده ، خوار كن هر كه خوارش كرده و در دوزخ مخلد كن هر كه به پهلويش زده تا فرزندش را سقط كرده و ملائكه آمين گويند». {فرائد السمطين ج2 ، ص 34 و 35 }.
                      
                           

  

سیدجوادذاکر ناگفته ها

ناگفته علیمی دریافت

ناگفته حاج اقادارستانی دریافت

ناگفته هلالی دریافت

فیلم درآوردن....دریافت

خسته شدم............دریافت

غرور...دریافت

                         2