رسول خدا فرمود: هر كه با دوستى آل محمد بميرد، شهيد مرده است

قال رسول الله: من مات على حب ال محمد مات شهيدا. ا لا و من مات على حب ال محمد مات مغفورا له.الا و من مات على حب ال محمد مات تائبا. الا و من مات على حب ال محمد مات مؤمنا مستكمل الايمان. الا و من مات على حب ال محمد بشره ملك الموت بالجنة ثم منكر و نكير. الا و من مات على حب ال محمد يزف الى الجنة كما تزف العروس الى بيت زوجها. الا و من مات على حب ال محمد فتح له فى قبره بابان الى الجنة. الا و من مات على حب ال محمد جعل الله قبره مزار ملائكة الرحمة. الا و من مات على حب ال محمد مات على السنة و الجماعة. الا و من مات على بغض ال محمد جاء يوم القيامة مكتوب بين عينيه ايس من رحمة الله. الا و من مات على بغض ال محمد مات كافرا. الا و من مات على بغض ال محمد لم يشم رائحة الجنة».

رسول خدا فرمود: هر كه با دوستى آل محمد بميرد، شهيد مرده است. هر كه با دوستى آل محمد بميرد، بخشوده از عذاب مرده است. هركه با دوستى آل محمد بميرد، توبه كار مرده است. هركه با دوستى آل محمد بميرد، مؤمن كامل مرده است. هركه با دوستى آل محمد بميرد، فرشته مرگ او را بشارت مىدهد، و سپس منكر و نكير نيز او را به هشتبشارت مىدهند. هركه با دوستى آل محمد بميرد، او را معزز و محبوب به سوى بهشت مىبرند، آنگونه كه عروس را معزز و محبوب به سوى خانه داماد مىبرند.هركه با دوستى آل محمد بميرد، از قبر او دو در به سوى بهشت گشوده مىشود. هركه با دوستى آل محمد بميرد، خداوند قبر او را زيارتگاه فرشتگان رحمت قرار مىدهد. هركه با دوستى آل محمد بميرد، طبق سنت و جماعت مرده است. هركه با دشمنى آل محمد بميرد، روز قيامت در حالى وارد مىشود كه بر پيشانى او نوشته است: مايوس از رحمت خدا

هركه با دشمنى آل محمد بميرد، كافر مرده است. هركه با دشمنى آل محمد بميرد، بوى بهشت را استشمام نمىكند.

به یادسید

میخوام امشب و بخونم براتون بیاد ذاکر        شهرای قشنگ اونو بخونم بنام ذاکر
جای سد ذاکر خالیه ماه محرم                    اسم سد جواد که میاد سینه ها میشه پر از غم
پس بیا حالا به یادش شعرای اونو بخونیم       قدر خودش و نداشتیم قدر شعراشو بدونیم
                              

                               یا حسین غریب مادر تویی ارباب دل من

                                        یادش بخیر واقعا که خدا گلچینه

                       

"ارسال شده توسط دوست عزیز:قمصری(کامنت ها)"

یاحسین غریب مادر

    یا حسین غریب مادر تویی ارباب دل من                       یه گوش چشم تو بسته واسه حل مشکل من  

آخرش میاد یک روزی رو چشهمام قدم  میذاری               میبری تا کربلا او نمیذاری تو خماری

یه روزی میاد آقا جون که منم سگ تو باشم                   چشامو موقع مرگم زير پات گذاشته باشم   

دل من عاشق میمونه  دائم از شما میخونه                      منو میشناسی اقا جون من همونم اون دیونه 

اونکی تنهای تنهاست دلش از همه بریده                        اونی که واسه یک بارم هنوز اقاشو ندیده

تموم مردم دنیا ما رو میخونن دیونه                               اره ما دیونه هستیم بیخیال این زمونه

تا وقتي عشق تو باشه اينا حرفه و بهونه                        از عشق تو هلاکم اين خطم اين نشونه   

حسرت زیارت تو مونده  تو این دل زارم                           کربلاتو تا نبینم ارومو قرار ندارم 

چشمهای قشنگ عباس خوابوازچشمام گرفته                   این دل غریبم اقا جز خونت جایی نرفته

يل کربلا ابالفضل قربون اون قد و بالات                           غربون چشاي نازت فداي خشکي لبهات

مي شنوم صداي پاتو رو زمين قدم ميزاري                       صداي رقيه مياد عمو جان کي آب مياري

آقا  من خودم ميدونم لايق اين حرفا نيستم                         اما از شما چه پنهون از اهل زمونه هستم      

 

صلوات خاصه  امام رضا

 

جاثليق كه از علماى دين مسيح(عليه السلام) بود با متكلمين اسلامى به گفتگو و مناظره مى پرداخت و مى گفت: ما و شما همگى متفق بر نبوت عيسى(عليه السلام) مسيح و زنده بودن آن حضرت در آسمان هستيم ولى در نبوت پيغمبر اسلام بين ما و شما اختلاف است و همگى متفق هستيم كه از دنيا رفته است. پس چه دليلى داريد كه آن حضرت پيامبر بوده است؟ متكلمين اسلامى متحير ماندند. پس در محضر مقدس حضرت رضا(عليه السلام) و مأمون عباسى حاضر گرديد و به حضرت عرض كرد، نظر شما درباره عيسى(عليه السلام) و كتاب او چيست؟ حضرت رضا(عليه السلام) فرمود: من اقرار به نبوت و كتاب عيسايى دارم كه اقرار به نبوت پيغمبر اسلام(صلى الله عليه وآله) نموده و امت خويش را بشارت داده است و به عيسايى كه اقرار به نبوت آن حضرت نكرده است كافر هستم.

سپس فرمود: اى نصرانى ما به عيسى(عليه السلام) كه ايمان به محمد(صلى الله عليه وآله) داشت ايمان داريم ولى يك نقص داشت كه نماز و روزه بسيار كم بجا مى آورد.

جاثليق گفت: به خدا قسم عيسى(عليه السلام) همواره صائم النهار و قائم الليل بود.

حضرت رضا(عليه السلام) فرمود: براى چه كسى به جا مى آورد؟

جاثليق ساكت شد. (زيرا آنها معتقد به خدايى عيسى(عليه السلام) بودند و اگر عيسى(عليه السلام) خدا بود براى چه كسى عبادت مى كرد؟)

جاثليق به حضرت عرض كرد: كسى كه مرده را زنده كند و اكمه و ابرص (كور مادرزاد و پيس) را شفا دهد مستحق عبادت است. حضرت فرمود: يسع نيز همين كارها را مى كرد. بر روى آب راه مى رفت و اكمه و ابرص را شفا مى داد و حزقيل نيز 35 هزار نفر را پس از مرگ 60 ساله زنده نمود و قومى از بنى اسرائيل خارج از بلاد خويش شدند از ترس طاعون و مرگ و خداوند آن را هلاك كرد، و خداوند به پيامبرى از پيامبرانش امر كرد كه بر استخوانهاى مرده آنها بعداز چندين سال بگذرد و آنها را صدا بزند و بگويد: به اذن خدا زنده شويد و آنها نيز زنده شدند. و قصه ابراهيم و پرندگان را در قرآن ذكر كرده است كه: فصر هن اليك و داستان موسى(عليه السلام) را كه واختار موسى ذكر نمود زيرا آنها مى گفتند: لن نومن لك حتى نرى الله جهرة پس سوخته شدند و بعداز آن موسى آنها را زنده نمود و قريش نيز از حضرت رسول خدا(صلى الله عليه وآله) درخواست نمودند كه آنها را زنده كند. سپس فرمود: تورات و انجيل و قرآن و زبور اين مطلب را مطرح نموده اند و اگر بايد هركسى را كه مرده زنده مى كند خدا دانست، مى بايست تمامى اينها را خدا پنداشت.