Year 1355 in the city of West Azarbaijan province of Khoy in a religious family and progeny of Hazrat Zahra (AS) who was born a boy named "Seyed Mohammad Javad" founded.
پدر سيد محمد جواد " مير حبيب ذاکر "نام داشت که وي از مداحان بااخلاص شهرستان خوي بود. Father, Seyed Mohammad Javad "Mir Habib Zaker" name that he was a eulogy Baakhlas Khoy city.
مادر وي که زني مومنه واز سادات بود در همان دوران کودکي سيد محمد جواد دارفاني را وداع گفت و سيد محمد جواد از دوران کودکي از مهر مادري بي نصيب بود . His mother was a woman Mvmnh Vaz same childhood Sadat Seyed Mohammad Javad Darfany and said farewell to Seyed Mohammad Javad childhood of October was native code portion.
وي تا پايان دوران تحصيلي متوسطه در خوي بود و مداحي که در ريشه خاندان وي ريشه داشت را هم ادامه داد. The end of his secondary school years and Khoy eulogy that his family roots in roots was also continued.
بعد از پايان تحصيلات براي کسب علوم حوزوي راهي قم شد و در مدرسه علميه رضويه مشغول به تحصيل شد و مداحي را نيز ادامه داد. After the end of science education to achieve a way of Qom seminary and theological school Razavieh studying eulogy was also continued.
سيد محمد جواد که در بین عموم به سید ذاکر معروف است پرچم دار سبکهاي جديدي از مداحي بود که با خواندن سبک هایی چون دیوونه کجا داره جز در خونه حسین و به من میگن سگ حسین یاحسین غریب مادر معروفیت چشمگیری کسب کرد و بسياري از مردم الالخصوص جوانانی که تا قبل از ان انسي با هيئت ها نداشتند را به سوي هيئت ها ميکشاند . Seyed Mohammad Javad among the public that is known as Sayed Zaker staminate new styles eulogy that light reading like crazy, but where s house and call me a dog Hossein Hossein Gharib Yahsyn mother won remarkable popularity and many people Alalkhsvs young people before it had to Annecy with the Board to the Board of attracts.
خيلي سريع نام سيد ذاکر بر سر زبان ها افتاد و در دل خيلي از دوستدارانش جاي گرفت.همين امر باعث شد بسياري از افراد و جريانات که موقعيت خود را در خطر ميديدند و به وي حسادت ميکردند براي وي مشکل ايجاد کنند تا جايي که سيد مجبور به ترک مدرسه رضويه شد و تنها به مداحي ادامه داد. Sayed Zaker name very quickly over the language and fell in the heart of many Dvstdaransh was proclaimed. This was the reason many people and trends that saw its position at risk and would envy him for him to create the problem where forced Sayed Razavieh to leave school and just continued to eulogize.
براي مداحي سيد در تهران مشکل ايجاد کردند و در قم هم براي وي محدوديت ايجاد کردند . Eulogy for Seyed problem in Tehran and Qom also created for him to create constraints. سيد به دارالمومنين کاشان رفت از انجا به اصفهان و بعد از مدتي مجددا" به کاشان بازگشت و گهگداري در قم هم مداحي ميکرد . ضمن اينکه سيد بعد از ازدواج در قم و در شهرک قدس در منزلي اجاره اي سکونت داشت. Seyed Daralmvmnyn Kashan to Isfahan and went from there again after a while "to return and Kashan G·hgdary The eulogy was in Qom. Seyed while after the marriage in the city of Qom and Israel will live in a rented house.
اوج مداحی سید به سالهای 80_81 برمی گردد که در بیشتر مجالس هیئت دیوانگان حسین کاشان حاضر شد و با خواندن سبک های نو و خودساخته باعث شد بسیاری دیگر از مداحان از سبک های وی استفاده کنند تا با خواندن سبک هایش معروفیت و محبوبیت او را کسب کنند . Sayed eulogy to peak 80_81 years back that most parliaments Board Madness Hussein Kashan was present with new styles and self-made reading led many other styles of his eulogy to use light to read his fame and popularity to get him . هم اکنون بسیاری از مداحان مدیون سید هستند چون با خواندن سبک های او معروفیت کسب کردند. Now many are like eulogy owes Sayed reading style gained him notoriety.
سال 82 سال پر فروغی در عرصه مداحی برای ذاکر نبود سال 83 با حضور در هیئت زنجانیها و به گفته خود استفاده از غلام رضا زنجانی مداح پرآوازه ترک زبان ها بار دیگر مداحی خود را به اوج رساند. 82 years in the field of luminescent Zaker eulogy for 83 years was the presence on the board Znjanyha and the use of Gholam Reza Zanjani Maddah famous Turkish language eulogy at his peak brings.
سید آنقدر خوب می خواند که بین ترک زبان هایی که مداحی غیر ترکی را به هیج وجه نمی پسندند هم محبوب شد.یکی از دلایل زیبا خواندن سید ادغام فارسی و ترکی در مداحی خود بود. Sayed enough calls between Turkish language that non-Turkish eulogy to no money do not appreciate lots were also popular. One reason reading Sayed beautiful Persian and Turkish merger was in his eulogy.
سيد جواد خلوص نيت عجيبي داشت .بسيار فروتن و متواضع .به تهمت ها و افتراي که به وي داده ميشد جوابي نمي داد و از غيبت و تهمت زدن به ديگران دوري ميجست. Seyed Javad Purity was strange. Very humble and modest. To slander and libel, which he did not answer was given and the absence and slander others avoid rod.
نزديک به يک سال پيش مير حبيب ذاکر پدر سيد محمدجواد به ديار باقي شتافت و براي آخرين بار سيد براي شرکت در مراسمات ترحيم پدر به خوي رفت .و اين آخرين حضور وي در زادگاهش بود .زيرا خيلي سريع علايم بيماري سرطان در وي هويدا شد . Nearly a year ago, Habib Mir Seyyed Mohammad Javad Zaker father came to the land and left for the last Seyed funerary ceremony for the company his father went to Khoy. And the last in his presence was his birthplace. Very quickly because symptoms of cancer, he was eminent.
بعد از سپري کردن دوران شيمي درماني براي اولين بار سيد در روز عيد غدير در هيئت جنت الحسين (ع)حضور پيدا کرد و آخرين حضور وي روز 28 و 29 صفر در سال 85 در مشهد مقدس و در حضور هيئت زنجانيها بود . After passing his first chemotherapy Sayed Eid Ghadir day expedition, Janet Hussein (AS) will attend and present his last 28, 85 and 29 year zero in Mashhad, in the presence of the Board was Znjanyha.
بيماري سيد به اوج رسيد و وي در اوايل خرداد ماه در اثر از کار افتادن سلولهاي مغز در کما فرو رفت و بعد از حدود 40 روز در ساعت 2 بامداد شانزدهم تير ما ه 1385به ديدار معبودش شتافت.دقیقا بعد از 40 روز در کما بودن شب وفات حضرت ام البنین(س) همسر بزرگوار امیر المومنین علی (ع) و مادر حضرت ابالفضل(ع) به دیار صیادش سید الشهدا ابا عبد الله الحسین(ع) رفت. Disease Seyed reached a peak and he early June due to the failure marrow cells in the coma he fell into after 40 days at 2 am the sixteenth July we the 1385 meeting Mbvdsh came. Exactly after 40 days in coma being the night Albnyn my prophet (PBUH) wife honorable Amir Ali (AS) and Hazrat's mother Abalfzl (AS) Land Syadsh Sayed Abdullah Hussein Shohada abba (AS) went.
پيکر زند ياد سیدجوادذاکر در مقابل حرم حضرت معصومه (س) و در قبرستان (نو ) و در کنار قبر رسول ترک آرام گرفت. Body does in front of the shrine of remembrance Sydjvadzakr Masumeh (SA) and cemetery (new) and left beside the grave Prophet slept.
سيد جواد ذاکر حق عظيمي بر جوانان علاقه مند به اهل بيت دارد.واينک با هر بار شنيدن صداي باصلابت اين فرزند زهرا (س) فاتحه اي نثار روحش کنيم. Seyed Javad Zaker right on a great young inmate is interested. Vaynk Baslabt hearing the sound every time the son of Zahra (SA) beginning a soul we Nsar.
از خانواده ايشان نقل شده كه He quoted the family
سيد جواد كوچك بود،بين سه الي چهار سالگي، Seyed Javad was small, between three to four years,
متكا و بالشتها را روي هم مي گذاشت، Balshtha cushion and put it on time,
و به خيال كودكانه خويش منبر درست مي كرد، Imagination and the children would have their right spots,
بالاي منبر مي رفت Top spots went to
و بدون توجه به اينكه كسي داخل اتاق باشد يا نباشد، Regardless of whether or not someone is inside the room,
شروع به روضه خواني مي كرد، Shrine would start reading,
اشعاري كه در آن سنين بلد بود،بيشتر زبان حال حضرت رقيه ( سلام الله عليه)بود، Poems which speak of age, the more the language of Hazrat Roqieh now (I against God) was
اشك چونان دُرّ،آويز چشمانش مي شد. Chvnan in tears, her eyes were Pendant.
انسان وقتي به چهره او نظاره مي كرد، Man to face when he watched,
چيزي جز يك ارتباط بسيار قوي با اهل بيت را تماشا نمي نشست، Nothing except a very strong relationship with the inmate did not watch the meeting,
ارتباطي كه نه زبان آن را بيان مي كرد و نه رفتار، Communication, not language that would express it, not behavior,
بلكه اين قطرات اشك بودند كه دانه دانه كلمات را از لابلاي پلكها خارج مي كردند، But the tear-drops were the words of grain outside the eyelids were Lablay,
آري اشكها مي گفتند كه اين دل به دلدار متصل است Yes they are tears that the heart is connected to the sweetheart
و قلب معدن محبت اهلبيت و مورد توجه نازدانه ابا عبدالله حضرت رقيه شده است. Mine heart and kindness and consideration Ahlbyt Nazdanh Roqieh Hazrat Abdullah has refused.
از همان ابتداي كودكي يادگيري اين مسائل براي يك كودك سه چهارساله و درك مصائب،يك نبوغ مي خواهد، From the beginning childhood learning problems Tuesday for a four-year child and understand the suffering, will be a genius,
نبوغ در ولايت، Genius in the province,
نبوغي كه به طفل مي آموزد به جاي بازي با هم بازي هاي خود، Genius who teach children to play together instead of their games,
خضروار به دنبال چشمه پرفيض و رحماني اهل بيت باشد Khzrvar following spring and Rahmani Prfyz inmate is
و از زلال آن چشمه بنوشد تا الي يوم القيمه جاودان باقي بماند. And it springs from a spring to drink till Yom Alqymh remain eternal.
آري در خانه اي كه غير از ياحسين كلامي شنيده نشود Yes, in a house that is not heard, other than verbal Yahsyn
و ساعاتش به تضرع به درگاه صاحب الزمان(عليه السلام) طي شود، Saatsh to port and supplication Saheb al-Zaman (PBUH) during, the
بعيد نيست طفلي سه ساله همچون مداحي چهل ساله روضه بخواند و اشك بريزد، Three years is unlikely Tfly like forty-year-old Shrine eulogy read and shed tears,
چرا كه معرفت چيزي نيست كه با گشتن در دنيا و طي زمان طولاني پيدايش كني، Why not something with that knowledge in the world and Gshtn appearance during long thou
بلكه معرفت آن است كه سيدالشهدا(عليه السلام ) در دل ايجاد كند. But the knowledge that Sydalshhda (pbuh) in the heart to create.
اين سخنان هيچ بعدي ندارد،جايي كه شيخ حسنعلي نخودكي مي گويد: The next speech is no where Nkhvdky Sheikh Hasan Ali says:
اي كاش به جاي رفتن در پي اذكار و اوراد، Wish, instead of seeking and Avrad Azkar,
عمرم را صرف در تقرب به وجود صاحب الامر مي كردم. My life spent in the approach to there own I was Governors.
گلها همه با اذن تو برخواسته اند / از بهر ظهور تو خود آراسته اند
باتشکر نویسنده اساتید
مداح اهلبیت سیدجوادذاکر