محرم...
روايت شده، از ابو جعفر محمد بن جرير طبري امالي در کتاب دلائل الامامه که ابو محمد سفيان بن وکيع از پدر خود وکيع و از اعمش نقل کرده است که: ابو محمد واقدي و زراره بن خلج گفتند: قبل از آن که امام حسين به سوي عراق عزيمت کند ، ما به ملاقات ايشان رفتيم و از سست عهدي مردم کوفه به آن حضرت خبر داديم و به او گفتيم : دل هاي کوفيان با شماست، اما شمشيرهايشان عليه شما!
آن حضرت پس از شنيدن سخنان ما، اشاره به آسمان کرد، در اين حال درهاي آسمان گشوده شد و عده زيادي از ملائکه که تعداد آنها را جز خدا کسي نمي داند، پايين آمدند، امام فرمودند: اگر تقدير و مشيت الهي اين گونه نبود که چيزهايي نزديک هم شوند و زمان شهادت من نزديک نگشته باشد، به کمک اين ملائکه با اين مردم مي جنگيدم، اما من يقين دارم که قتلگاه من و اصحاب من در کربلاست و غير از علي فرزندم، هيچ کس نجات نخواهد يافت!
با ز اين چه شورش است كه درخلق عالم است. باز اين چه نوحه وچه عزا چه ماتم است