اینم یه شعر بسیار زیبا از آقا سید جواد ذاکر:


گاه گاهی به نگاهی دل ما را دریاب


جان به لب آمده از درد خدا را دریاب

اگر از دولت وصل تو مرا نیست نصیب

گاه گاهی به نگاهی دل ما را دریاب

به امیدی به سر کوی تو راه آوردیم

شهریارا به در خویش گدا را دریاب

سنگ ها می خورم از دست جنون دل خویش

من دیوانه انگشت نما را دریاب

به وفا داری تو شهره شهرم ای دوست

من دُردی کش ِصهبا ی ولا را دریاب

کاروان رفت من از همسفران دورم ، دور

من از قافله عشق جدا را دریاب

راه باریک است،مسیر پر خطر و تاریک است

سببی ساز در این مهلکه ما را دریاب

تا دلم بار غم عشق تو منزل فکند

شهسوارا من افتاده ز پا را دریاب

تا فغان دل غم دیده ما را شنوی

نازنینا سحری باد صبا را دریاب

دوش رویای لب نوش تو با من می گفت

کی شهید غم من آب بقا را دریاب

این شعر رو سید جواد در هیئت دیوانگان حسین(ع) کاشان خونده 

روحش شاد ویادش گرامی باد!


+این محرم هم گذشت بدون سید! کاش عاشورایی بمانیم همیشه!!!