سید جوادذاکرکلیپ
دانلود تم سید جوادذاکر
دانلود تم سیدجوادذاکر دریافت
دانلود تم سید جوادذاکر

سید جوادذاکرناگفته ها
به یاد مرحوم سیدجوادذاکر
در حیرتم از مرام این مردم پست
این طایفه زنده کش و مرده پرست
تا هست به هستی بکشندش ز جفا
تا مرد به عزت ببرندش سر دست
برای شادی روح آن مداح سراپا اخلاص سید جواد ذاکر
صلوات بفرستیدزندگی نامه سیدجوادذاکر
پدر سيد محمد جواد "مير حبيب ذاکر "نام داشت که وي از مداحان بااخلاص شهرستان خوي بود.
مادر وي که زني مومنه واز سادات بود در همان دوران کودکي سيد محمد جواد دارفاني را وداع گفت و سيد محمد جواد از دوران کودکي از مهر مادري بي نصيب بود .
وي تا پايان دوران تحصيلي متوسطه در خوي بود و مداحي که در ريشه خاندان وي ريشه داشت را هم ادامه داد.
بعد از پايان تحصيلات براي کسب علوم حوزوي راهي قم شد و در مدرسه علميه رضويه مشغول به تحصيل شد و مداحي را نيز ادامه داد.

زندگی نامه سید جوادذاکر
زندگینامه سیدجوادذاکر بر گرفته شده از کتاب مجذوب الحسین .
زندگی نامه سیدجوادذاکر 
آقا مير محمد ذاكر معروف به سيد محمد جواد ذاكر طباطبايي
در قريه اي نزديك خوي به نام فيرورق
و در خانواده اي وابسته به اهل بيت متولد شد.
پدرش همچون پدرانش
عالم و از روضه خوانان بنام منطقه بود
و اصلا فاميلي آنان برگرفته از همين مداحي اهل بيت بود.
نسب اين خانواده از سادات
به امامزاده «سيد فتاح»
كه در روستايي نزديك خوي به نام مميش آباد كه صاحب قبّه و بارگاه است،ميرسد
و خود «سيد فتاح» هم از فرزندان امامزاده سيدحسن حسيني كوه كمره اي
واقع در اطراف كوه كمره و خامنه مي باشد
و از اين جهت صاحب نسب قوي و محكم در سيادت مي باشند.
مداحي و روضه خواني در تبار اين خاندان از سادات به صورت ارثي منتقل مي شد
به طوري كه اجداد آنان همگي مداح و روضه خوان اهل بيت بودند.
پدر بزرگوار سيد جواد،مير حبيب الله ذاكر
از روضه خوانان بنام در منطقه و داراي شخصيتي بسيار محترم بود،
آن عزيز كه يك سال قبل از رحلت سيدجواد
از دنيا هجرت كرد و به اجداد طاهرينشان ملحق شد،
از كودكي آموزه اي مداحي را به فرزندان خويش منتقل مي كرد،
به طوري كه از همان ابتداي كودكي
طفل با روضه و گريه بر اهل بيت رشد مي كرد و بزرگ مي شد.
غربت سیدجوادذاکر
که با يک دنيا عشق به ارباب بي کفنش امام حسين بن علي خوانده مي شد يادم هست يکي از نغمه هايش اين بود: عجب رسميه رسم زمونه.....رقيه ميره رباب مي مونه يادش بخير . آرام آرام صداي سيد در دلها نفوذ کرد که بعضي از آنها دلهايي بودند که با دين و امامت و... صد پشت غريبه بودند . بله سيد - رسول ترک نبود ولي به برکت او از گوشه گوشه ايران هزاران رسول ترک سر برآوردند که هر کدام خطاب به مولاي سر جداي خود مترنم به اين بيت شدند که :همه عمر بر ندارم سر از اين خمار مستي .... هنوز من نبودم که تو در دلم نشستي - ولي همان طور که گفتم چاوشي اين قافله عاشق جواني بود بنام سيد جواد ذاکر
بیوگرافی رسول ترک
باز هم ماه محرم از راه رسيده بود و تمام محله هاي تهران همانند محله هاي همه شهرها و روستاهاي شيعه نشين جنب و جوشي خاص پيدا کرده بود . مرد و زن و کوچک و بزرگ و دارا و نادار علاوه بر اين اينکه خودشان لباسهاي مشکي بر تن کرده بودند در و ديوارهاي خانه ها و محله هايشان را نيز با پارچه هايي به رنگ لباسهايشان ، سياه پوش کرده بودند .
در آن سال در يکي از اين شبهاي دهه اول محرم مردي با ابهت و قوي هيکل به سوي يکي از هيئت هاي اطراف بازارتهران در حرکت بود . آن مرد نامش رسول بود و چون اهل تبريز بود تهرانيها به او رسول ترک
زندگی نامه حمید علیمی
نام خانوادگی:علیمی فر
شهرت:کربلایی حمید علیمی
متولد:1359-شهر اصفهان
ساکن: استان اصفهان-شهر اصفهان
شغل:فروش لوازم خانگی
بیوگرافی مرحوم کافی
حجت الاسلام حاج احمد کافی درسال 1315 هجری شمسی در شهر مقدس مشهد در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود. پدر وی مرحوم میرزا محمد کافی فرزند حاج میرزا احمد کافی یزدی از علماوروحانیون پرهیزکار و وارسته بود. حجت الاسلام کافی (ره) در سن شش سالگی یعنی سال 1321 هجری شمسی به دبستان راه یافت.
در سال 1333 هجری شمسی حجت الاسلام کافی (ره) که 18 سال بیشترنداشت برای یاد گرفتن علوم دینی به نجف اشرف رهسپار شد و در مدرسه طیب زیر نظر استادانی چون: آیت الله خویی، آیت الله سید اسدلله مدنی تبریزی و آیت الله حسین راستی کاشانی به تحصیل علوم دینی مشغول شد. شیخ احمد کافی که به اهل بیت (س) محبت خاصی داشت از طرف آیة الله مدنی مأمور خواندن دعای کمیل در صحن امام حسین (ع) و دعای ندبه در مدرسه طیب شد.
بازگشت به قم
مرحوم کافی به علت کمبود مالی پدر بعد از مدتی از نجف اشرف به قم بازگشت و به علت سخنرانیهایش در ماه محرم و صفر و رمضان در قم زندانی ویا تبعید شد.
اقامت در تهران
شیخ احمد کافی در سال 1343 هجری شمسی به خاطر در خواست های مکرر مردم به تهران عزیمت می کند و در تهران به تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان و نیز مراسم دعای کمیل و ندبه می پردازد.
ازدواج :
حجة الاسلام حاج احمد کافی در سن 23 سالگی با فرزند مرحوم آیة الله سیدحسین شاهرودی که از زاهدان و عارفان معروف مستند بود ازدواج کرد. ثمره این ازدواج هفت فرزند بود به نام های رضا، محسن، مهدی، هادی، مجتبی، ملیحه و حمیده
تأسیس مهدیه:
وی به علت درخواست مردم برای مراسمات دینی پیشنهاد ساختن مهدیه را داد و با استقبال گرم مردم روبرو شد او با فروش خانه خود و با کمک چهار تن از بازاریان خوشنام تهران و نیز عده ای از مردم توانست زمینی چهارهزارمتری در خیابان ولی عصر (عج) در تاریخ 19 بهمن 1348 هجری شمسی با نام مهدیه خریداری کند که ساختمان اولیه آن بیش از پانزده هزارنفر گنجایش داشت.
مرگ غیر عادی:
وی بعد از توقف در شیروان و اقامه نماز صبح روز شانزدهم شعبان به سفر ادامه داد. اما در چند کیلومتری مشهد تصادف دلخراشی روی داد، که منجر به کشته شدن او و زخمی شدن خانواده اش شد. در این تصادف که در اثر برخورد چهار خودرو سواری و یک دیو ارتشی اتفاق افتاد شش نفرکشته و تعدادی نیز زخمی شدند.برادر مرحوم کافی، حاج حسن کافی تصادف خودرو برادرش را ساختگی و نقشه رژیم می داند.
منبع: کتاب روضه های مرحوم شیخ احمد کافی
باتشکرازبازدیدشماازاین وبلاگ: http://seyed-javadzaker.blogfa.com/ نویسنده:اساتید
یک بیت برای او
سيد جواد ذاكر رفتي تو خداحافظ / ولي يادت مي مونه توي دل هر عاشق

اشعاری درمدح سید جوادذاکر
چشاي قشنگ عباس خواب از چشات گرفته / دل تو جز در خونه اش جايي ديگه اي نرفته
اره مي شنوي مي دونم .تو صداي قدماشو / مي شنوي صداي اه و گريه هاي كودكاشو
اره تو عاشق مي موني .هميشه براش مي خوني / اره تو رو خوب مي شناسه اره تويي تويي اون ديوونه
آخرش اومد يك روزي كه تو هم سگ او باشي / چشاتوموقع مرگت زير پاي اوگذاشتي
تموم مردم دنيا تو رو مي خوندن ديوونه / اره تو ديوونه بودي بي خيال اين زمونه
واقعا حرف و بهونه است تا وقتي عشق او باشه / واقعا هلاك عشق اش تو شدي خوشا به حالت
حسرت زيارت اون. مونده بود تو دل زارت/ هستي تو الان كنارش حاجتي نيست به زيارت
يل كربلا اباالفضل قربون اون قد و بالاش / كه سيد تومي خوندي .از اون چشا و خشكي لبهاش
اقا سيد تو دعا كن كه ما ام بشيم غلام اش / تو دعا كن كه بشيم ما دييوونه ي غلام سياه اش


مداح اهلبیت سیدجوادذاکر